Discoverشعر با صدای شاعرحسین منزوی | مردی که خاکستری بود
حسین منزوی | مردی که خاکستری بود

حسین منزوی | مردی که خاکستری بود

Update: 2025-09-1510
Share

Description

▨ شعر: مردی که خاکستری بود

▨ شاعر: حسین منزوی

▨ با صدای: حسین منزوی

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ــــــــــــــــــــ

این شعر را شاعر در رثای خودش و جوانی از دست رفته، سروده است

ــــــــــــــــــــ

می‌آمد از برج ویران، مردی که خاکستری بود

خرد و خراب و خمیده؛ تمثیل ویران‌تری بود


مردی که در خواب‌هایش، همواره یک باغ می‌سوخت

آن‌سوی کابوس‌هایش، خورشید نیلوفری بود


وقتی که سنگ بزرگی‌، بر قلب آینه می‌زد

می‌گفت خود را شکستم، کان خود نه من؛ دیگری بود


می‌گفت با خود:کجا رفت آن ذهن پالوده‌ی پاک

ذهنی که از هرچه جز مهر، بیگانه بود و بری بود


افسوس از آن طفل ساده که برگ برگ کتاب‌اش

زیبا و رنگین و روشن؛ تصویر خوش‌باوری بود


طفلی که تا دیوها را مثل سلیمان ببندد

تنهاترین آرزویش، یک قصه انگشتری بود


افسوس از آن دل که بعد از پایان هر قصه

تا صبح مانند نارنجِ جادو، آبستن صد پری بود


دردا که دیری‌ست دیگر، شور سحرخیزی‌اش نیست

آن چشم‌هایی که هر صبح، خورشید را مشتری بود


دردا که دیری‌ست دیگر، زنگ کدورت گرفته‌ست

آیینه‌ای کز زلالی، صد صبح روشنگری بود


اکنون به زردی نشسته‌ست، از جرم تخدیر و تدخین

انگشت‌هایی که یک روز، مثل قلم جوهری بود


Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

Comments (4)

Narges Ahmady

شعر خیلی شعر غم انگیزیه‌ چون هم فرسایش روحی شاعر رو نشون میده در برابر سختی های زندگیش ، هم اینکه در گذشته چقد معصوم و پاک بوده و اونارم‌ از دست داده و هم اینکه رو آورده به عادت های ناسالم ، اما با این حال یه قسمت از شعرش خورشید نیلوفری هم هست که نشون میده هنوزم بارقه ای از امید و معنویت و عشق در وجودش باقی مونده🫠✨️

Sep 17th
Reply

Ali Rouzban

درود‌وسپاس 🎉🙏

Sep 15th
Reply (2)
00:00
00:00
x

0.5x

0.8x

1.0x

1.25x

1.5x

2.0x

3.0x

Sleep Timer

Off

End of Episode

5 Minutes

10 Minutes

15 Minutes

30 Minutes

45 Minutes

60 Minutes

120 Minutes

حسین منزوی | مردی که خاکستری بود

حسین منزوی | مردی که خاکستری بود